همه گزینه های روی میز

اوایل بهمن بود.

یک روز صبح تو سرمای شدید، در حالی که کلاه بزرگی روی سرم کشیده بودم وارد شرکت شدم. دیدم بین همکارا ولوله عجیبی افتاده. سلام کردم و گفتم: چی شده؟ هر کی ندونه فکر می کنه قراره تا دو سه هفته دیگه زبونم لال عیدیامونو بدن.مشغول درآوردن شال و کلاهم شدم که یکی از همکارا پرسید علم غیب داری؟ آخه تازه از یه ربع پیش بین بچه ها داره دهن به دهن می چرخه. گفتم حالا راسته یا سر کاریه؟ گفت نه بابا خود مدیر دیروز تو جلسه دستورشو داده. 

داماد خلافکار

ﭘﺪﺭ ﻋﺮﻭﺱ :ﺧﻮﺩﺕ ﺑﮕﻮ ﺧﻼﻓﺖ ﭼﯿﻪ؟
ﺩﺍﻣﺎﺩ: ﻓﻘﻂ ﺁﺩﺍﻣﺲ ﺯﯾﺎﺩ می ﺠﻮﻡ
ﭼﺮﺍ؟
آخه ﺑﻮﯼ ﺳﯿﮕﺎﺭﻭ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ می ﺒﺮﻩ
ﻣﮕﻪ ﺳﯿﮕﺎﺭ می ﮑﺸﯽ؟
ﺁﺭﻩ خوب ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻋﺮﻕ ﺣﺎﻝ می ﺪﻩ
ﻣﮕﻪ ﻋﺮﻕ می ﺨﻮﺭﯼ؟
ﺁﺭﻩ ﮔﯿﺮﺍئی ﺗﺮﯾﺎکو ﺯﯾﺎﺩ می ﮑﻨﻪ
ﺗﺮﯾﺎﮎ ﻣﯽ ﮐﺸﯽ؟
ﺁﺭﻩ، ﺍﺯﺑﯿﮑﺎﺭﯼ که ﺑﻬﺘﺮﻩ
ﻣﮕﻪ ﺑﯿﮑﺎﺭﯼ؟
ﺁﺭﻩ ﺧﺐ، ﻫﻤﺶ ﮐﻪ نمی ﺸﻪ ﺩﺯﺩﯼ ﮐﺮﺩ

حیوانات تهران، از دیروز تا فردا

تهران شهر بسیار خوبی است. شهری دوستدار محیط زیست. هرچند بعضی وقتا شیطون میره تو جلدمون و شهرمون رو کثیف می کنیم و آشغالامونو که حال نداریم تو سطل سر کوچه بندازیم؛ دم در خونۀ آقای همسایه میذاریم یا ماشینامونو الکی میاریم بیرون و آسمون آبی شهرمون رو لجن مال می کنیم؛ اما از اون طرف زندگی مسالمت آمیزی هم با حیوانات شهرمون داریم. میگی نه؟ پس این مطلبو بخون: 

ملانصرالدین درمانی ‎

نزدیک ده ملا مکان مرتفعی بود که شبها باد می آمد و فوق العاده سرد می...شد.دوستان ملا گفتند: ملا اگر بتوانی یک شب تا صبح بدون آنکه از آتشی استفاده کنی در آن تپه بمانی, ما یک سور به تو می دهیم و گرنه توباید یک مهمانی مفصل به همه

ما بدهی.ملا قبول کرد, شب در آنجا رفت وتا صبح به خود پیچید و سرما را تحمل کرد و صبح که آمد گفت: من برنده شدم و باید به من سور دهید.گفتند: ملا از هیچ آتشی استفاده نکردی؟ملا گفت: نه, فقط در یکی از دهات اطراف یک پنجره روشن بود و معلوم بود شمعی در آنجا روشن است. دوستان گفتند: همان آتش تورا گرم کرده و بنابراین شرط را باختی و باید مهمانی بدهی 

کسب رای اعتماد وزرای دولت روحانی چگونه است؟

انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری

به اردیبهشت ماه سال 96 سفر می کنیم.

تهران - میدان فاطمی - وزارت کشور - ستاد انتخابات کشور.

امروز آخرین روز از فرصت ثبنام نامزدهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری است. اصولا از آن جائی که بسیاری از ایرانی ها دقیقه نودی هستند اغلب نامزدهای این انتخابات هم ثبت نام خود را به روز آخر واگذار نموده اند. در آخرین دقایق ثبت نام یکی از مسئولان نزدیک به رئیس جمهور یازدهم که از همراهی وی برخوردار بود، برای ثبت نام در انتخابات وارد ستاد انتخابات شد. وی سخنرانی پس از انتخابات خود را به رئیس جمهور واگذار کرد و رئیس جمهور نیز در سخنان کوتاهی عنوان نمود که برای این حضور و حمایت از دوست خود سه روز را روزه گرفته و استخاره نیز نموده است. وی یادآور شد که برای این حضور برگ مرخصی پر نموده است اما اشاره ای نکرد که این مرخصی را چه کسی امضا نموده است. هفت وزیر و دو معاون وزیر و چهار استاندار دولت یازدهم نیز جزء ثبت نام کنندگان هستند.

از «کیوی» تا «هلو» در انتخابات یازدهم!

انتخابات یازدهم ریاست جمهوری در راه است و هر روز رنگ و وارنگ کاندیدا تولید می‌شود.

کم‌کم دارم به این پیش‌بینی می‌رسم که بعید نیست تعداد کاندیداها از تعداد رای‌دهندگان بیشتر باشد. اگر همین‌طوری پیش برود، هر کاندیدایی که تعداد فرزندانش بیشتر باشد، با 10، 12 رای رئیس‌جمهور می‌شود. خیلی‌هایشان هم یاد گرفته‌اند و برای هوادارانشان رنگ انتخاب کرده‌اند. این روزها نام کسانی را که اعلام کاندیداتوری کرده‌اند، می‌خواندم. یک‌باره یاد جمله‌ای از احمدی‌نژاد افتادم و قضیه وزیری که رئیس‌جمهور به او گفت «هلو»! دیدم بهترین کار این است که رنگ‌ها از انتخابات پاک شود، بالاخص با توجه به انقلابات رنگی و مخملی (برای اطلاعات بیشتر رک به کیهان)