سخن نو

به وبلاگ سخن نو خوش آمدید

سخن نو

به وبلاگ سخن نو خوش آمدید

انشاهای کودکانه

حتما خیلی از همنسلان من به  یاد دارند از کلاس سوم و چهارم ابتدائی بود که درس انشا جایگزین جمله سازی می شد و معلم سر کلاس راجع به موضوعی صحبت می کرد و از بچه ها می خواست که راجع به موضوع مطرح شده انشائی بنویسند و هفته بعد سر کلاس بخوانند. حتما تایید می کنید که "تابستان خود را چگونه گذراندید؟" و "علم بهتر است یا ثروت؟"پای ثابت انشاهای هر سال ما بودند. اما حالا.... 

 

آن موقع ها اگر میخواستیم راجع به گذران تابستانمان انشا بنویسیم با کلی آب و تاب از سفرها و بازی ها و دیگر کارهائی که در تابستان انجام داده بودیم سخن می گفتیم تا به همگان بقبولانیم که خیلی به ما خوش گذشته است. یا اگر معلممان از ما می خواست راجع به اینکه علم بهتر است یا ثروت بنویسیم حتما با پیچیده ترین دلائل استقرائی و استنتاجی و منطق بلافصل خود ثابت می کردیم که علم بهتر از ثروت است. اما آیا الان هم همین اعتقاد را راجع به گذران ایام یا بهتر بودن علم از ثروت داریم؟

اگر الآن از من پرسیده شود "تابستان خود را چگونه گذراندی؟" در جواب خواهم گفت که مثل بهار و زمستان. مثل تابستانهای سالهای قبل در یک صبح از خواب بیدار می شدم و وقت خود را می گذراندم تا شب شود و دوباره بخوابم. یا اگر از من پرسیده شود که "علم بهتر است یا ثروت؟" می گویم علم بد نیست اما با نداشتن ثروت به جائی نمی رسم چون با داشتن فوق لیسانس جائی به من کار نمی دهند و تا وقتی کار ندهند خواستگاری هم نمی توان رفت چون به مدرک دختر نمی دهند.

پس باید پذیرفت که زندگی دوران جوانی با انشانویسی های دوران کودکی کمی فرق کرده و دیگر آن ذهنیت های انشاهای کودکانه، نمی تواند راهگشای زندگی فعلی ما باشد. ای کاش انشانوشتن های آن دوران کمی ذهن ما را به سوی واقعیت گرابودن سوق می داد تا بتوان در زندگی کنونی مان بهتر از آن بهره برد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد