سخن نو

به وبلاگ سخن نو خوش آمدید

سخن نو

به وبلاگ سخن نو خوش آمدید

دو فیلم با یک نگاه

چند هفته پیش فرصتی شد تا به تماشای فیلم شیار 143 بروم که حتما این ماه ها از سرو صدائی که کرده خبر دارید. فیلمی که داستانش انتظار کشیدن زیور برای بازگشت فرزندش است اما در نهایت پیکرش در تفحص شهدا پیدا می شود. امروز هم فرصت شد تا برای دیدن فیلم خانه ای کنار ابرها بروم. فیلمی مرتبط با دفاع مقدس که اتفاقا از کمترین تبلیغات و سر و صدا بهره مند است. داستانش روایت دو دوست است که به منازل رزمندگان مراجعه نموده و تقاضا می کنند پولی را برای رزمنده شان بدهند تا برایش به جبهه ببرند اما در منزل سیدرسول وضع عوض می شود.  

کمی اطراف این دو فیلم فکر کردم و کیفیت داستان پردازی های این دو فیلم را مقایسه کردم که شاید نتایجش درخور توجه باشد:


1- تبلیغات- تبلیغات فیلمهای سینمائی در تلویزیون کمتر در فضای عادلانه ای بوده حتی فیلمهای با مضامین دفاع مقدس هم کمتر شده که تبلیغات یکسانی داشته باشند حتی اگر به لحاظ داستانی در یک سطح باشند. این امر در میزان جلب توجه مخاطبان و فروش فیلمها اهمیت فراوانی دارد.


2- داستان پردازی- شیار 143 به نظر من داستان پردازی متوسطی داشت چرا که در کل زمان 95-90 دقیقه ای فیلم، انتظار مادری را می بینیم اما گذران زندگی و مسائل و مشکلات مربوط به آن را هیچگاه مشاهده نمی کنیم. اما در مقابل خانه ای کنار ابرها داستانی متوازنتر دارد. بعلاوه پایان شیار 143 از همان اوایل فیلم و بدون دانستن ماجرای آن کار سختی نیست اما حدس زدن پایان فیلم دوم هیچگاه راحت نیست. صبر چندساعته مادر سیدرسول در فیلم خانه ای کنار ابرها پس از شنیدن خبر شهادت فرزندش بسیار قابل درکتر و لذتبخشتر از انتظار چند ساله الفت در شیار 143 بود. اندوه یک مادر سهید را در دیالوگ پایانی خانه ای در کنار ابرها بیشتر از فیلم دیگر می توان لمس نمود.


3- سادگی زندگی دوران جنگ- هر دو فیلم در بازسازی سادگی زندگی مردم در دوران جنگ به خوبی عمل کرده اند و چهره خوبی از زندگی مردم را به نمایش درآورده اند.


امیدوارم فیلمهای بی سیمرغی همچون خانه ای کنار ابرها هم بیشتر مورد توجه رسانه ها و مردم قرار گیرند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد