سخن نو

به وبلاگ سخن نو خوش آمدید

سخن نو

به وبلاگ سخن نو خوش آمدید

چی فکر می کردیم؟ چی شد؟

از ماه ها قبل که اعلام آمادگی ها و گمانه زنی ها برای حضور در انتخابات شروع شد مطمئن بودم که انتخابات سنگین و نفس گیری را در پیش خواهیم داشت. اسامی نامزدهای احراز صلاحیت شده که از سوی شورای نگهبان اعلام شد و برخی چهره های مطرح در آن حضور نداشتند شاید برخی فکر می کردند رقابت از تب و تاب افتاده اما این نیز صحیح نبود چون رقابت انتخاباتی تنها با حضور افراد نیست بلکه با حمایت آنها نیز رونق می گیرد.

هرچه تبلیغات نامزدها به روزهای انتهائی خود می رسید، بازار نظرسنجی ها داغ و داغتر می شد. در این میان نتیجه نظرسنجی ها حکایت از پیشتازی محمدباقر قالیباف داشت. اما با انتشار اولین نتایج شمارش آراء ورق برگشت و هرچه به پیش می رفتیم فاصله نفر اول یعنی حسن روحانی با قالیباف بیشتر می شد. تا اینکه در نهایت وی از سوی وزارت کشور پیروز انتخابات اعلام شد. هرچند که این بار پیروز انتخابات با ضعیفترین درصد آراء پس از انقلاب و به قولی ناپلئونی پیروز شد چون تنها 50/7 درصد از کل آراء را به خود اختصاص داد.

  


معنای این انتخاب چه بود؟

شاید معنای این انتخاب آن بود که بسیاری از مردم از حاشیه سازی های مقطعی دولتی منصوب به اصولگرایان خسته شده اند و به نوعی از آن رویگردان شده اند.

شاید اساسا نباید مردم و آراء آنان را در دو طیف سیاسی مقابل هم دسته بندی کرد و یا به عبارت دقیقتر همیشه طیف سیالی وجود دارند که گاه به سمت اصولگرایان و گاه به سمت اصلاح طلبان متمایل می شود.

اما هرچه که باشد نباید از این نکته غافل شویم که در همه کشورها جابجادی و انتقال دولت بین دو طیف سیاسی بزرگ کشور پس از اتمام ریاست جمهوری یک طیف نسبتا طبیعی است.


چرا اصولگرایان پیروز نظدند؟

اگر اصولگرایان هم مثل اصلاح طلبان بر روی یک گزینه ائتلاف می کردند و اختلافات میان خود را اینقدر در منظر مردم علنی نمی کردند، مورد حمایت قاطع و یکپارچه احزاب و گروه های اصولگرا قرار می گرفتند و به واسطه این تمرکز نتیجه دیگری در انتخابات رقم می خورد.


موضع گیری های جالب اهل سیاست

رهبری مثل همیشه دقیقترین پیام  و نظر را دادند که همانا پیروز انتخابات مردم هستند و حالا دیگر وقت تلاش برای حل مشکلات مردم است.

نامزدهای انتخابات نیز در پیامهای جداگانه ای به روحانی تبریک گفتند.

اما مثل برخی اوقات دیگر  موضعگیری قابل تامل از کسی صادر نشد جز آقای هاشمی رفسنجانی. ایشان انتخابات 24 خرداد را دموکراتیک ترین انتخابات نامید. وی که به نتیجه انتخابات سالهای 84 و 88 علنا اعتراض داشت احتمالا این موضع را بر اساس منطق قوی هندوانه به شرط چاقو اتخاذ نموده است چرا که طبق این فرضیه علمی چیزی خوب است که به نفع ما باشد. بگذریم.

اصلاح طلبان که قاعدتا دارند با دمشان گردو می شکنند. ولی من باب تذکر باید خدمتشان عارض شوم که چهار سال پیش شما مدعی تقلبی بودید که مستند آن برخی نظرسنجی ها بود. اما فارغ از اینکه پیروز آن انتخابات 36 درصد رای داشت نه بین 50 تا 51 درصد. آیا اگر امسال هم اصولگرایان مدعی تقلب شوند به استناد همان نظرسنجی ها صحیح است؟ البته چنین تفکراتی در اصولگرایان راه ندارد.


حالا چی؟

اگر دکتر روحانی بخواهد به حرف خود عمل کند که باید مرد اعتدال و میانه روی باشد و با همه افراد و گروه ها کار کند. اما اگر بر  سر حرفش نباشد هم اتفاق خاصی نمی افتد. چون ما که از کسی طلب نداریم.

البته امیدوارم ایشان به واسطه داشتن دکترای حقوق اساسی با قانون اساسی ایران کاملا آشنا بوده باشند و بعد از یک یا دو دوره ریاست جمهوری مثل رئیس جمهور فعلی و قبلی مدعی کم بودن اختیارات رئیس جمهور در قانون اساسی و ... نباشند.


( ربّ ادخلنی مدخل صدق واخرجنی مخرج صدق واجعلنی من لدنک سلطانا نصیرا )

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد