سخن نو

به وبلاگ سخن نو خوش آمدید

سخن نو

به وبلاگ سخن نو خوش آمدید

یک ماجرای عجیب از برادر علیرضاخمسه‎

علیرضا خمسه چندی پیش در برنامه تلویزیونی «رادیو هفت» ماجرای جالبی درباره جابه‌جایی برادرش در بیمارستان تعریف کرده است.
خمسه ماجرا را این گونه تعریف کرد: ما مجموعا ۹ خواهر و برادر هستیم، یکی از برادرانمان شبیه ما نیست، سیاه چرده است و قد بلندی دارد. یک روز این برادر در محل کارش با فردی مواجه می‌شود، آن فرد به برادر من می‌گوید من برادرانی دارم که خیلی شبیه به شما هستند.

برادر خمسه هم می‌گوید اتفاقا برادران من هم خیلی به شما شبیه‌اند. این دو نفر با هم قرار می‌گذارند و می‌فهمند که هر دو در یک بیمارستان به دنیا آمده‌اند، اما در لحظه تولد با هم جابه‌جا شده‌اند. این دو نفر پس از سی و چند سال به آغوش خانواده‌های واقعی‌شان برمی‌گردند و پدر و مادر واقعی‌شان را پیدا می‌کنند.


داستانی که هیچ کس باور نمی کند
وقتی خمسه این حرفها را می زند همه فکر می کنند که او با توجه به روحیه طناز و شوخ طبعش دارد داستانی خیالی را تعریف می‌کند. مجری مصاحبه‌کننده (منصور ضابطیان) هم چنین احساسی داشت. برای همین چند بار از خمسه پرسید:‌ این که گفتین شوخی بود یا جدی؟‌
خمسه هم تاکید کرد که نه اتفاقا داستانش کاملا جدی و واقعی است. او می‌گفت این خاطره را هیچکس باور نمی‌کند، اما واقعیت دارد. خمسه درادامه گفته : هر کدام از این برادر‌ها اخلاق و رفتارشان شبیه خصوصیات خانواده‌ای است که در آن بزرگ شده‌اند. این دو نفر یک مورد خوب و استثنایی برای پژوهشگرانی هستند که می‌خواهند بدانند اخلاق آدم‌ها بیشتر ریشه ژنتیک دارد یا اکتسابی است.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد