گاهی که درگیر زندگی های روزمره و خستگی های هرروزه اش می شویم از زمین و زمان می نالیم و عرصه که تنگتر شود هم دنبال کسی و چیزی می گردیم تا همه عصبانیت ها و دلخوری هایمان را سرش خالی کنیم. ادامه مطلب ...
سلام
امروز ٨ آذر ۱٣٩۶ هست یعنی درست بیست سال از بازی جذاب و پرهیجان ایران-استرالیا در شهر ملبورن آن کشور می گذرد.
بعد از آن بازی و صعود به جام جهانی ۱٩٩٨ فرانسه تا کنون تیم ملی کشورمان ٣ بار به طور مستقیم و بدون هیچ حرف و حدیث و اگر و امائی به جام جهانی صعود کرده اما هیچ کدام از این صعودها ٨ آذر ٧۶ نمی شود. علی دائی...پاس برای خداد عزیزی....خدادا عزیزی...خداداد عزیزی.. توی دروازه...توی دروازه...گل برای تیم ایران.....
شور و هیجان و جشن های خیابانی و دیگر هیچ.
ادامه مطلب ...سلام.
خیلی وقت ها آنقدر بلاهای مختلف سر آدم می آید که از همه جا رانده و مانده شده و از همه چیز و همه کس دلشکسته و ناامید می شود. در این حالت دو راه بیشتر جلوی پای آدمی باقی نمی ماند: یکی اینکه به درون عار تنهائی خود کوچ کنیم و دیگری اینکه روزگار فعلی را با وضع فعلی اش سپری کنیم به امید رسیدن روزهای بهتر.
ادامه مطلب ...سلام دوباره به همه اون اندک خواننده های وبلاگم که شاید و شاید دلشون برای نوشتن مطالبم تو این وبلاگ تنگ شده باشه. گفتم اندک برای اینکه نظرات و لایکها اندکه و بازدید بعصی مطالب چندسال قبلم بیشتر از مطالب فعلیه.
شاید اگه دوباره دغدغه ای ذهنی برام پیش نمی اومد دنبال مطلب نوشتن نمی اومدم. دغدغه ام هم اینه که هرچیزی شأن و جایگاهی داره که این جایگاه ها در حال فراموش شدنه. درست مثل همین نوشتن های ما که در حال عوض شدن و ضربه زدن به زبان فارسیه. ادامه مطلب ...
همه چیز آنقدر سریع و اتفاقی پیش می رفت که باورش هنوز برایم سخت است.
چند سالی بود که انتظار درست شدن چنین سفری را می کشیدم اما نمی دانم چطور با این سرعت جور شد؟
شاید قرار است همچنان مغلوب قسمت باشیم و روزگار به ما بیاموزد که اصل کارها جای دیگری درست می شود.
... نمی دانم..
خیلی ها منتظر درست شدن فرصتی هستند تا با جفت و جورشدن کارهایشان عازم سفر عتبات و زیارت کربلا و نجف و دیگر امکنه مقدسه شوند. اما خیلی وقت ها اگر قسمت باشد قسمت جنبان بالای سر کاری به برنامه ریزی های ما ندارد. درست مثل سفری که اربعین امسال برای من درست شد.
ادامه مطلب ...حتما خیلی از همنسلان من به یاد دارند از کلاس سوم و چهارم ابتدائی بود که درس انشا جایگزین جمله سازی می شد و معلم سر کلاس راجع به موضوعی صحبت می کرد و از بچه ها می خواست که راجع به موضوع مطرح شده انشائی بنویسند و هفته بعد سر کلاس بخوانند. حتما تایید می کنید که "تابستان خود را چگونه گذراندید؟" و "علم بهتر است یا ثروت؟"پای ثابت انشاهای هر سال ما بودند. اما حالا....
ادامه مطلب ...