سال شمسی حقیقی
مدت زمان بین دو عبور متوالی مرکز خورشید از نقطه اعتدال بهاری است و مدت متوسط آن در ساعت 12 زیجی تاریخ صِفر ژانویه 1900 میلادی، 24219878/365 شبانهروز یا معادل 365 شبانهروز و 5 ساعت و 48 دقیقه و 45/97 ثانیه حساب شده است. مدت متوسط سال شمسی حقیقی، ثابت نیست و سالانه معادل 0/0000000614 شبانهروز یا 0/00530 ثانیه از مدت متوسط سال شمسی حقیقی کاسته میشود. مدت متوسط سال شمسی حقیقی ثابت نیست و بر اثر تغییرات تعدادی از مشخصه های نجومی، تغییر میکند. (صیاد 1373، ص 29)
تقویم هجری شمسی بُرجی
اولین بار عبارت « هجری شمسی» در تقویم رسمی سال 4 - 1303 هجری قمری آمد. این تقویم را عبدالغفارخان نجم الدوله ( 1259 - 1326 ق) استخراج کرده بود که در بالای صفحات آن برای نخستین بار عبارت سال هجری شمسی 1265 به چشم می آید. البته عبدالغفارخان نجم الدوله در سالهای بعد و در تقویم های آن روزگار که به صورت دفترچه ای منتشر می شد، ستون جدیدی برای روزها و دوازده برج حَمَل، ثور، ... و حوت، به طور مرتب درج می کرد و بدین ترتیب وی برای اولین بار تقویمی را اختراع و ابداع کرد که امروزه به نام «تقویم هجری شمسی بُرجی» معروف شده است. تا قبل از این تاریخ، تقویمی که اساس آن شمسی و مبداء آن هجرت حضرت محمد(ص) از مکّه به مدینه باشد، در ایران رایج نبوده است. ( صیاد 1375، ص 111)
مبدا تقویم هجری شمسی بُرجی، اول بهار سال شمسی است که در آن هجرت حضرت محمد (ص) از مکّه به مدینه اتفاق افتاده است. این مبداء مطابق روز جمعه 19 مارس 622 میلادی(یولیانی) است. آغاز یا لحظه تحویل سال، (لحظه عبور مرکز خورشید از نقطة اعتدال بهاری نیمکره شمالی) دقیقاً با محاسبات نجومی تعیین میشود. به این جهت، اولین روز سال همیشه بر روز اول بهار منطبق است. این سال از لحاظ استفاده در زندگی روزمره، شامل 365 شبانهروز در سال کبیسه است. نام ماههای این تقویم(برجها)، به ترتیب همنام با دوازده صورت فلکی قدیمی منطقهالبروج است.(جدول 1) تعداد شبانهروز هر برج برابر با مدت حرکت مرکز خورشید در همان برج که به علت حرکت ظاهری غیریکنواخت مرکز خورشید روی مدارش از 29 تا 32 شبانهروز تغییر میکند. در ضمن این امکان وجود داشت که تعداد شبانهروزهای هر یک از بروج از سالی به سال دیگر تغییر کند.
نوروز (اولِ حَمَل) و کبیسههای تقویم هجری شمسی برجی از طریق محاسبه لحظه تحویل سال و مقایسه آن با لحظه ظهر حقیقی تعیین میشود. سال کبیسه هر چهار و گاهی هر پنج سال یکبار اتفاق میافتد. دوره دوم مجلس شورای ملی ایران در ماده 3 قانون محاسبات عمومی، مصوب 21 صفر 1329 مطابق 2 حوت 1289، تقویم هجری شمسی بُرجی را به عنوان مقیاس رسمی زمان در محاسبات دولتی پذیرفت(صیاد 1373، ص 29).
ردیف | نام | معنی |
1 | حَمَل | بره |
2 | ثور | گاو |
3 | جوزا | دوپیکر |
4 | سَرَطان | خرچنگ |
5 | اسد | شیر |
6 | سنبله | خوشه |
7 | میزان | ترازو |
8 | عَقرب | کژدم |
9 | قوس | کمان، کماندار |
10 | جَدی | بزغاله |
11 | دَلو | آبدهنده، آبکش |
12 | حوت | دوماهی |
تقویم هجری شمسی
تقویم هجری شمسی که هم اکنون تقویم رسمی کشور است،ازهر لحاظ به جز در نام و تعداد شبانه روزهای ماهها همانند تقویم هجری شمسی بُرجی است. نام ماههای تقویم هجری شمسی ریشه اوستایی دارند: «دی» یکی از القاب اهورامزدا و نام 11 ماه بقیه، اسامی فرشتگان و یاوران اهورامزدا است(جدول 2).
ردیف | نام | معنی |
1 | فروردین | نیروی پیشبرنده |
2 | اردیبهشت | راستی و پاکی |
3 | خرداد | کمال و رسایی |
4 | تیر | باران |
5 | مرداد | جاودانگی و بی مرگی |
6 | شهریور | کشور برگزیده |
7 | مهر | عهد و پیمان |
8 | آبان | آبها |
9 | آذر | آتش |
10 | دی | آفریدگار، دادار |
11 | بهمن | اندیشه نیک |
12 | اسفند | فروتنی و بردباری |
ماههای فروردین تا شهریور 31 شبانه روز ، ماههای مهر تا بهمن 30 شبانه روز و ماه اسفند در سالهای عادی 29 و در سالهای کبیسه 30 شبانه روز است.
نوروز (اول فروردین) و کبیسههای تقویم هجری شمسی از طریق قاعده نوروز
تحویلی- محاسبه لحظه تحویل سال و مقایسه آن با لحظه ظهر حقیقی را برای نصف
النهار رسمی ایران- تعیین میشود. طول جغرافیایی نصف النهار رسمی ایران
5/52 درجه شرقی است. در اینجا یکی از دو حالت زیر ممکن است اتفاق بیفتد:
الف- اگر لحظه تحویل سال، بین بعد از ظهر
سیصد و شصت و پنجمین و قبل از ظهر سیصد و شصت و ششمین روز سال واقع شود،
سیصد و شصت و ششمین روز سال را نوروز، و سال تمام شده را عادی به حساب
میآورند
ب- اگر لحظه تحویل سال، در بعد از ظهر سیصد و شصت و ششمین روز سال واقع شود، سیصد و شصت و هفتمین روز سال را نوروز، و سال تمام شده را کبیسه به حساب میآورند. (صیاد 1373، ص 30)
بررسی های انجام شده نشان میدهد که کبیسههای تقویم هجری شمسی تثبیت شده نیستند و به صورت هر چهار و گاهی هر پنج سال یکبار اتفاق میافتند (برای اطلاع از نظرات مختلف درباره آرایه کبیسه های تقویم هجری شمسی رجوع کنید به قاسملو ص. 93- 143).
در دوره پنجم مجلس شورای ملی ایران بر اساس قانونی (مصوب 11 فروردین 1304 هجری شمسی) ، بروج به ماههای فارسی تغییر یافتند و از نوروز 1304 ، تقویم هجری شمسی به عنوان تقویم رسمی کشور، جایگزین تقویم هجری شمسی بُرجی شد(عبدالهی، ص 331).
برتری های تقویم هجری شمسی
تقویم هجری شمسی از لحاظ نجومی و طبیعی،از بهترین و دقیقترین تقویمهای
جهان است. دلایل برتری این تقویم را میتوانیم به این ترتیب بیان کنیم:
الف- مدت سال شمسی، نوروز و کبیسههای
تقویم هجری شمسی، دقیقاً بر مبنای محاسبات نجومی تعیین میشود. تقویم هجری
شمسی، تنها تقویم متداول در جهان است که علاوه بر کبیسههای چهارساله،
کبیسه پنج ساله نیز دارد.
وجود کبیسههای پنج ساله، باعث انطباق دایمی و دقیقتر تقویم هجری شمسی با
فصول طبیعی میشود.
ب- تعداد روزهای ماههای تقویم هجری شمسی
مبنای نجومی و طبیعی دارد. به عبارت دقیقتر، تعداد روزهای ماهها با مدت
حرکت ظاهری غیربکنواخت مرکز خورشید روز دایره البروج و عبور از دوازده صورت
فلکی منطقه البروج، هماهنگی کامل دارد. مرکز خورشید، نیمه اول مدار ظاهری
خود (شامل فصول بهار و تابستان) را در مدت 186 شبانهروز و نیمه دوم مدار
ظاهری خود (شامل فصول پاییز و زمستان) را در سالهای عادی و کبیسه، به ترتیب
در 179 و 180 شبانهروز طی میکند.
ج- آغاز سال تقویم هجری شمسی، با سالگرد تولد بهار و آغاز شکوفایی دوباره طبیعت شروع میشود. در سیر تاریخچه تحول تقویم در جهان، هرگز تقویمی که اغاز سال آن همواره با آغاز بهار شروع شود، در هیچ مدرک و سند و یا ماخذ نجومی، تاریخی، دینی و ... ذکر نشده است.
منابع:
عبدالهی،رضا. تاریخِ تاریخ در ایران، تهران، 1366 صیاد، محمدرضا.«پیدایش و سیر تحول تقویم هجری شمسی»، میراث جاویدان، ویژه تاریخ علم در اسلام و ایران، سال 4، شماره 3 و 4 ،1375، ص 109 – 118. صیاد، محمدرضا. «تقویم هجری شمسی»، نجوم، سال 3 ، شمارة 11، مهر 1373،ص 29-31. قاسملو، فرید.«مقایسه روشها و معادلات مختلف برای اعمال کبیسههای گاهشماری هجری خورشیدی در منابع مختلف»، مجله تاریخ علم، شماره پنجم، 1385، ص 93 -143.
منبع: سایت مرکز تقویم دانشگاه تهران
---------------------------------------------
تاریخچه
تقویم شمسی و قمری چیست
سال ۴۶۷ در زمان سلطنت
جلال الدین ملکشاه سلجوقی و وزارت خواجه نظام الملک ، چون خواستند ترتیب
تقویم یعنی محاسبه سال و ماه را بر طبق قوانین نجومی و دقیق معین کنند،
گروهی از دانشمندان آگاه به علم نجوم را برای این کار انتخاب کردند و آنها
مامور بودند تا محاسبه را ترتیب دهند و این محاسبه ، درست ترین و دقیق ترین
محاسبه سال شماری و معروف به تقویم جلالی است و خیام یکی از این دانشمندان
و گویا سرپرست این گروه بوده است.هر دستگاه تقسیم زمان به سال ، ماه ،
هفته و روز و جدولی که شامل این تقسیمات است ، به تقویم یا تاریخ موسوم
است.همه این دستگاه های قراردادی حساب زمان در نهایت به امور متناوب طبیعی و
دوره های گردش طبیعی برمی گردد. در واقع باید گفت که تاریخ تقویم از زمانی
شروع می شود که انسان به حال ماندگاری به زراعت پرداخت ؛ در نتیجه متوجه
شد که موسم بذرافشانی به فواصل منظم همه ساله بازمی گردد.سپس به شمردن ایام
میان دو موسم متوالی بذرافشانی پرداخت
ماه های قمری و مشکلات آن
از نخستین پیشرفت هایی که در حساب زمان حاصل شد، اتخاذ دوره گردش قمر بود. منجمان دو تعریف برای ماه دارند؛ ماه نجومی که فاصله زمانی میان دو عبور متوالی قمر از مقابل یک ستاره ثابت است و ماه هلالی ، که فاصله زمانی میان دو مقارنه قمر و خورشید است.ماهی که در آن روزها از آن استفاده می شد، ماه هلالی بود.
پس از آن که استفاده از ماههای قمری بر استفاده فصلها در تقسیم سال طبیعی غلبه پیدا کرد، ماهها را بر حسب فصلی که در آن می افتاد، نامگذاری کردند.مبنا قرار دادن ماههای قمری ، به عنوان حساب زمان ، با مشکل مواجه شد؛ چون پدیده های طبیعی که ماهها به مناسبت آنها نامگذاری شده بودند، باید همواره در همان ماه پیش بیاید که این ممکن نیست. راصدین نخستین ، وسیله ای برای محاسبه طول دقیق سال شمسی و قمری نداشتند، ولی عده ای از آنها، با شمردن تعداد ایام میان ۲ انقلاب متوالی یا ۲ اعتدال متوالی و حساب متوسط ارقام حاصل در طی چندین سال ، طول سال شمسی را نزدیک به ۳۶۵ شبانه روز به دست آورده بودند. این گونه که مشهود است، سال شمسی نزدیک به ۱۱ شبانه روز از ۱۲ ماه هلالی ، طولانی تر است. اگر یک رصدکننده بدوی می خواست تناظر ماهها را با فصول طبیعی تا حدی محفوظ نگه دارد، مجبور بود اختلافی را که از جمع شدن تفاوت ۱۱ روز در هر سال حاصل می شد و پس از ۳ سال به بیش از یک ماه اضافه می شد، تصحیح کند.راه ساده این مساله ، کبس یعنی الحاق یک ماه قمری اضافی بود. در چنین دستگاهی ، بعضی سالها ۱۲ماهه و بعضی ۱۳ ماهه می شدند.بسیاری از اقوام بدوی کبس را از طریق مشاهده انجام می دادند
سال
شمسی
برای مصریان قدیم ، به مناسبت نقش حیاتی طغیان های سالانه رود
نیل در اقتصاد زراعتی آنها و به ترتیب نسبتا منظم این طغیان ها، سال شمسی
اهمیتی بیش از سال قمری داشت.به همین دلیل ، از زمانهای بسیار دور، تقویم
شمسی خالص ، جایگزین تقویم قمری بدوی شد. سال شمسی به ۳ فصل ۴ ماهه تقسیم
می شد.هر ماه ۳۰ شبانه روز بود و پس از ۱۲ ماه ، ۵ روز اضافی درج می شد و
به این ترتیب ، سال درست ، مرکب از ۳۶۵ شبانه روز بود.در سالی که این تقویم
اختیار شد، اولین روز اولین ماه ، مقارن ، رصد تشریق شعرای یمانی آغاز شد و
انتخاب آن مسلما به این سبب بود که تقریبا مقارن آغاز طغیان نیل و انقلاب
صیفی بود
تقویم جلالی یا ملکی
تقویم شمسی که در زمان جلال الدوله ملکشاه سلجوقی تاسیس شد و در قسمت اعظم ایران رواج یافت ، همان تقویمی است که امروزه رایج است. مبدا این تقویم روز جمعه ۹ رمضان ۴۷۱ هجری قمری است. سال جلالی از اول بهار آغاز می شود و ۱۲ ماه ۳۰ روزه و ۵روز اضافی به دنبال ماه دوازدهم دارد. روز اول سال جلالی ، یعنی روز ورود خورشید به اعتدال بهاری با روز ورود خورشید به نخستین درجه حمل انطباق یافت با این قرارداد، سال جلالی به عکس سال مسیحی که در هر ۱۰ هزار سال ، قریب ۳ روز با سال شمسی اختلاف پیدا می کند، همیشه مطابق با سال شمسی قرار دارد و آن را می توان دقیق ترین تقویم جهان دانست ؛ ولی سالهای کبیسه در تقویم جلالی ، ثابت نیستند و کبیسه کردن موقوف به نتایج رصد هر سال است
تقویم های زرتشتی
زرتشتی گری در دوره ساسانی رواج یافت. پس از حمله اعراب ، زرتشتیان در مناطق مختلف پخش شدند که باعث پیدایش تقویم های گوناگون شد.تقویم زرتشتی ، خورشیدی است و با زمان تاجگذاری آخرین پادشاه زرتشتی ، یزدگرد سوم ، شروع می شود.سال تقویم اوستایی (زرتشتی) در هر ۴ سال ، یک شبانه روز یا به طور دقیق تر در هر ۱۲۸ سال ، ۳۱ شبانه روز از سال شمسی حقیقی عقب می افتد و در نتیجه ، مثلا نوروز در طول سال تغییر می کند.در باب تنظیم زمان در ایران باستان ، اطلاعات قطعی در دست نیست. احتمالا در بدو امر، سال قمری ایجاد شده ، ولی ظاهرا میان مردم کشاورز و گله دار، که اساس کارهایشان بر فصول طبیعی است ،باید بزودی ترتیب کبیسه ای داده شده باشد.
اولین شکل تقویم که از آن نزد اقوام ایرانی خبر داریم ، تقویم اوستایی قدیم است که قمری - شمسی و آغازش بر پایه انقلاب سیفی بوده است.بعید نیست که در نتیجه مهاجرت اقوام ایرانی و به اقتضای آب و هوا یا به واسطه رابطه ای که با تمدن بابلی و آشوری داشتند، مبدا سال آنها تغییر کرده باشد. نشانه این تقویم پارسی قدیم در کتیبه های داریوش پیدا شده است.تقویم اوستایی در تمام جزییات با تقویم مصری مطابق است و هر روز ماه ، چنان که در مصر معمول بوده ، به یک فرشته موکل منسوب و به اسم او موسوم است و البته تنها مشکل در این تقویم ، همانند بسیاری از تقویم های دیگر، کبیسه گیری بوده است که این مشکل با به وجود آمدن تقویم جلالی تا حدودی حل شد.
منبع : آفتاب
----------------------------------------------------------
به گزارش ایسنا، امتداد استوای زمین در کره آسمان (برای سادگی آسمان را
کرهای فرض میکنیم که ستارهها، خورشید و سیارات روی آن قراردارند)،
استوای سماوی را میسازد، خطوط میل موازی استوای سماویاند و امتداد محور
زمین به قطبهای آسمان میرسد، قطب شمال آسمان بالای قطب شمال زمین و قطب
جنوب آسمان بالای قطب جنوب زمین است. اگر دو قطب شمال و جنوب زمین را به هم
وصل کنیم، خطی بهدست میآید که به آن محور گردش زمین میگوییم. امتداد
محور زمین کره فرضی آسمان را در دو نقطه قطع میکند که به آنها قطبهای
آسمان میگوییم. اگر درست در نقطه قطب شمال زمین باشید، قطب شمال آسمان
دقیقا بالای سر شماست و قطب جنوب آسمان زیر پایتان.
خطوطی را موازی
خطهای عرض جغرافیایی زمین در آسمان رسم میکنیم، به این خطها میل
میگوییم. دایرهای را که از تقاطع صفحه استوای زمین با کره آسمان تشکیل
میشود، استوای آسمان (استوای سماوی) مینامیم. استوای سماوی دقیقا بالای
استوای زمین قرار دارد، اگر در استوای زمین باشید، استوای سماوی در آسمان
شما نیمدایرهای است که شرق را به غرب وصل میکند و دقیقا از بالای سرتان
میگذرد. و اگر در قطبهای زمین باشید استوای سماوی دایره افق شما خواهد
بود.
همه ما میبینیم که خورشید هر روز از شرق طلوع میکند، مسیری
را در آسمان میپیماید و در افق مغرب به پشت زمین میرود و به خوبی
میدانیم که این حرکت ظاهری خورشید در اثر حرکت وضعی زمین (گردش زمین به
دور خودش در هر شبانهروز) پدید میآید. اما خورشید حرکت دیگری هم در آسمان
دارد. اگر خورشید آنچنان کمنور بود که دیگر ستارهها هم در کنارش دیده
میشدند، میتوانستیم یک آزمایش جالب ترتیب دهیم. ما هر روز موقعیت خورشید
را در آسمان با در کنار ستارهها ثبت میکردیم و میدیدیم که خورشید در
زمینه ستارههای ثابت هر روز کمی به سمت غرب حرکت میکند. این حرکت خورشید
تصویر حرکت انتقالی (گردش زمین به دور خورشید) زمین است. در آزمایش ما
خورشید تقریبا ٢٤ / ٣٦٥ روز بعد دوباره به محل اولش در زمینه ستارهها
باز میگردد. این مدت را که دقیقا برابر مدت زمان گردش زمین به دور خورشید
است، یک سال مینامیم.
وقتی که هر روز محل خورشید را زمینه ستارهها
ثبت کنیم، خطی به دست میآوریم که مسیر حرکت سالانه خورشید در آسمان است.
به این مسیر دایرهالبروج میگوییم. در حقیقت دایرهالبروج تصویر صفحه
مداری زمین روی کره آسمان است. از دید ما روی زمین مسیر حرکت سالانه خورشید
در آسمان (دایرهالبروج) همواره ثابت است و از صورتهای فلکی خاصی میگذرد
که در نجوم قدیم و طالعبینی به آنها برج میگویند. وقتی که میگویند
خورشید در برج سنبله است، یعنی خورشید در صورت فلکی سنبله قراردارد.
به
مسیر حرکت سالانه خورشید در آسمان دایرهالبروج میگوییم. دایرهالبروج با
استوای سماوی زاویه ٥ / ٢٣ درجه میسازد و در دو نقطه آن را قطع میکند.
به نقطهای که در آن خورشید از جنوب استوای سماوی به شمال آن میآید، نقطه
اعتدال بهاری میگوییم. خورشید در لحظه تحویل سال در نقطه اعتدال بهاری
است.
دایرهالبروج با استوای سماوی موازی نیست و با آن زاویه ٥ /
٢٣ درجه میسازد و در دو نقطه آن را قطع میکند. این یعنی خورشید در مسیر
سالانهاش گاه بالاتر و گاه پایینتر از استوای آسمان است. به همین دلیل
است که از دید ما که در نیمکره شمالی زمین هستیم، خورشید در تابستان ارتفاع
بیشتری از افق میگیرد و مستقیم به زمین میتابد و روزهای تابستان
طولانیترند؛ چون خورشید در تابستان بالا (شمال) استوای سماوی است.
وقتی
که خورشید در یکی از دو نقطهای است که دایرهالبروج استوای سماوی را قطع
میکند، دقیقا عمود بر استوای زمین میتابد. در این زمان طول شب و روز در
تمام نقاط زمین برابر است. به این نقاط نقاط اعتدال و به این زمان زمان
اعتدال میگوییم. اعتدال بهاری در ابتدای بهار رخ میدهد و اعتدال پاییزی
در ابتدای پاییز. در اعتدال بهاری خورشید از جنوب (پایین) استوای سماوی به
شمال آن میآید و پس از آن طول روزها برای ساکنان نیمکره شمالی زمین بیشتر
خواهد شد.
لحظه تحویل سال شمسی زمانی است که خورشید به نقطه اعتدال
بهاری میرسد. ایده و کار روی چنین تقویم دقیق و جالبی از شاهکارهای
ایرانیان بوده است و تقویم شمسی میراث با ارزشی است که به ما رسیده است.
این
نقشه محل خورشید را در این لحظه روی دایره البروج در نزدیکی نقطه اعتدال
بهاری نشان میدهد. خط سیاه دایرهالبروج، مسیر حرکت خورشید، است. خط آبی
افقی نمایانگر استوای آسمان و خط آبی عمودی نصفالنهار مبدأ آسمان است.
نقطه اعتدال بهاری محل تقاطع این سه خط است. خورشید در لحظه تحویل سال در
این نقطه قرار میگیرد.
باسلام من خیلی از مطالب شما لذت بردم واقعا دمتون گرم شماهم اگرمایلین از وبلاگ من دیدن کنین![](http://www.blogsky.com/images/smileys/125.png)
Than you
یعنی واقعا تقویم 200سال پیش به وجود اومده؟:
نه